Saturday, February 6, 2010

نشانه های تحقق آرمانشهر در 22 بهمن 1388

بنام خداوند بخشنده مهربان

18 بهمن ماه 88

بیانیه شماره هفت هسته راه سبز امید در وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی و دانشگاههای علوم پزشکی کشور

نشانه های تحقق آرمانشهر در 22 بهمن 1388

إِذَا جَاء نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿1﴾ ورَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿2﴾ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا ﴿3﴾

همکاران گرامی در وزارت بهداشت و سازمانهای مرتبط و دانشجویان عزیز دانشگاههای علوم پزشکی کشور:

طی چند ماه اخیر شاهد فراز و نشیب های متعددی در فضای کشور بوده ایم .فراز و نشیب هایی که هر چه بیشتر آنرا تجربه میکنیم ما را به هم نزدیکتر و بر شمارمان می افزاید و هرچه حاکمیت استبداد بیشتر آنرا تجربه میکند، متفرقتر و ناتوانتر از اداره امور میگردد و از این سو است که تلاش مذبوحانه حکومت کودتا مبنی بر تشدید فشار و زندان و شکنجه و تهدید های بی شرمانه ، در نهایت منجر به رشد و بالندگی بیشتر جنبش سبزمان شده است . قیاس آنچه اکنون شاهدش هستیم با آنچه در روزهای پس از انتخابات می دیدیم تنها روند روبه رشد جنبشی را به تصویر می کشد که میرود تا ارزشهای مغفول شده ملتی را به او بازگرداند. در کشوری که حاکمین آن سعی میکردند فرزندان ما را به دروغ گویی و تظاهر و ریا تشویق نمایند و گوهر یگانه اعتماد اجتماعی و عشق به همنوع را در آن به فراموشی بسپارند تا گلستان تمدن ایرانی مان، بار دیگر تطاول خزان را تجربه نماید و فرزندان ما را میراث دار کویری مملو از نفرت گردانند، اکنون میبینیم گلهایی روئیدن گرفته اند که نوید آینده ای سرشار از عشق در میثاق ، راستی در باور، صداقت در کلام، سلحشوری در پایداری ، اعتماد به نفس در عمل، و آزادی در اندیشه را میدهد. آینده ای که در 100 سال گذشته و از انقلاب مشروطه تا به امروز، نسلها یکی پس از دیگری در انتظار طلوعش سر به تیغ قربانگاه گذاشته اند. آینده ای که ما از آن صحبت میکنیم، آرمانشهری است که مردمان آن مدتهاست پرسشگری را جایگزین اطاعت، اعتماد به دیگران را جایگزین تقلب، خود بودن را جایگزین ریا، عشق ورزیدن را جایگزین نفرت، تکثر در فکر، سلیقه و عمل را جایگزین وحدت برای به بندگی کشیده شدن، و خرد جمعی را جایگزین اراده فردی نموده اند. در این آرمانشهر است که ما و کودکان ما ن یاد میگیریم که چگونه با هم زندگی کنیم بدون آنکه از هم بترسیم، چگونه با هم گفتمان کنیم بدون آنکه مورد قضاوت یکدیگر قرار گیریم، چگونه با هم کار کنیم بدون آنکه نگران مورد سوء استفاده قرار گرفتن از یکدیگر باشیم، چگونه با هم مراوده کنیم و خودمان باشیم ، چگونه با هم رقابت کنیم در حالی که همدیگر را میستائیم و در نهایت چگونه با هم تمدنی نو بر پا سازیم، تمدنی مبتنی بر خرد جمعی که همه در آن شهروند درجه یک هستند. ما نشانه های این آرمانشهر را در چهره های جوانانی که حق خودرا در خیابانهای تهران و همه شهرهای ایران، در روز قدس، 13 آبان، 16 آذر، مراسم درگذشت آیه ا... العظمی منتظری و روز عاشورا فریاد میزدند دیده ایم. ما زمانی به این باور رسیدیم که آرمانشهر ما دور از دسترس نیست که از نیروهای گاردی که تا چند لحظه پیش به ما یورش برده بوند محافظت میکردیم تا بدانیم اینبار دیگر قرار نیست تا آتش خشم خود را با انتقام خاموش کنیم. تا بدانیم که اینبار براستی با دیگر بارها متفاوت است. تا بدانیم که اینبار میدانیم که چه میخواهیم. پس بیائید تا موفقیت های خود را بزرگ بداریم. جنبشی که بیش از چند ماه از عمر آن نمیگذرد، هاله ای از تقدس که حاکمیت استبداد در سالهای متمادی بدور خود کشیده بود را شکسته است.آنهایی که نماد خشونت ،خیانت ،دروغ و تزویر رژیم اند ،هر روز بیشتر منفور و مطرود می شوند وکمترکسی این روزها حاضر به حمایت تمام و کمال از این حاکمیت است.

چه ننگ بزرگی است برای حکومتی که سی و یک سال از تاسیسش می گذرد و ساگرد پیروزی انقلاب را با کمک نیروهای ضد شورش ، هزاران مزدور استخدامی به نام بسیجی از شهرهای دور و نزدیک و با استفاده از انواع تهدید ها برای صاحبان اصلی انقلاب، برگزار مینماید. آنان که بی شرمی را به حد نهایت رسانده و با افتخار از انجام تفیتیش عقاید سخن می گویند و وقیحانه اعلام می کنند به کلیه مکاتبات شخصی افراد سرک خواهند کشید دیریی نخواهند پائید. آنان که سیستم قضائی را ضابط قضایی نیروهای امنیتی کرده اند و چون مترسک بر سرخرمن حکومت رو به زوالشان نهاده اند تا با صدور احکام زندان و شکنجه و اعدام ، آنهم تنها به جرم اینکه افراد به گونه ایی می اندیشند که آنان نمی خواهند ، درمانده تر از آنی هستند که مدت زیادی بتوانند این صحنه گردانی مضحک را ادامه دهند. امروز دیگر در واپسین لحظات پرده تزویر را پاره نموده و چهره منفور خود را نمایان ساخته اند.وجود ادوات ، نیروهای ضد شورش و زره پوشها در خیابانهای شهر ، جاسوسی و تجسس در عقاید و زندگی شخصی مردم ،مسدود شدن فضای رسانه ای ، پر شدن زندانها ، ایجاد فضایی پلیسی و سنگین در محیط های کار ، تشکیل جلسات متعدد ترعیب و تهدید دانشجویان، همه و همه نشان از ترس مفرط آنان از مردمی است که سی و یک سال پیش اقتدارشان را از همان مردم به ودیعه گرفته اند .غافل از اینکه مرور تاریخ ثابت می کند اقدامات خشونت آمیز با هدف مرعوب ساختن مردم نه تنها منجر به سکوت آنان نخواهد شد ، بلکه انان را در جهت خواسته های به حق خود استوار تر از قبل خواهد ساخت .

هسته راه سبز امید وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی ضمن محکوم نمودن کلیه اقدامات سرکوبگرانه حکومت بویژه صدور حکم اعدام به فرزندان سلحشور این آب و خاک ، از کلیه همکاران ، اساتید و دانشجویان محترم دعوت بعمل می آورد تا برای تحقق آرمانهای جنبش سبز و تقرب به آرمانشهرمان ، با حضور سبز خود در راهپیمائی بیست و دو بهمن بار دیگر اراده و خواست بر حق خود را به نمایش بگذارند. آنچه که ما میدانیم اینست که ما پیروز خواهیم شد روزی که بسیار آنرا نزدیک میبینیم.

Saturday, January 2, 2010

بیانیه شماره شش هسته راه سبز امید در وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی و دانشگاههای علوم پزشکی کشور

بنام خداوند بخشنده مهربان


12 دی ماه 88

بیانیه شماره شش هسته راه سبز امید در وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی و دانشگاههای علوم پزشکی کشور

اهرم های استبداد و راههای مقابله با آن

مثل الذین اتخذوا من دون الله اولیاء کمثل العنکبوت اتخذت بیتا وان اوهن البیوت لبیت العنکبوت لو کانوا یعلمون ﴿41

همکاران گرامی در وزارت بهداشت و سازمانهای مرتبط و دانشجویان عزیز دانشگاههای علوم پزشکی کشور:

وقایع دردناک عاشورای امسال و شهادت جمعی از عزاداران حسینی برگ سیاه دیگری از دفتر استبداد دینی را ورق زد و سبوعیت و درنده خویی حاکمان امروز ایران زمین را به همگان نمایان ساخت و بیش از پیش مرز میان حق و باطل را آشکار نمود. تکرار حادثه عاشورا و لشگر کشی امیرالمومنین یزید بر زنان و مردان بی دفاع که در اجتماعی مسالمت آمیز سعی در برائت از استبداد و خودکامگی را داشتند، آخرین تردیدها را در راست پیمایی و راست اندیشی حاکمین از دل باورمندان به حاکمیت استبداد دینی برداشت. حاکمیت که در طی سالهای گذشته همواره از ارادت مردم ایران به حسین ابن علی (ع) و تاسف عمیق شان از حادثه کربلا سوء استفاده کرده بود، اینبار در تفسیری مالیخولیایی از حادثه کربلا، حاکمیت را که دارای زر و زور است، حسین و مردم بی دفاع را یزید نامید. زیر گرفتن مردم با خودرو های نظامی، پرت کردن دختران و زنان از بالای پل، شلیک گلوله های ساچمه ای و جنگی به سینه جوانانمان و در نهایت کشتار قریب به 38 نفر از معترضین به حاکمیت در ماه حرام را به افعال حسین ابن علی (ع) نزدیک تر میدانند و امر به معروف و نهی از منکر حاکمین ستمگر را به افعال یزید تشبیه مینمایند. عطش مال دنیا و قدرت طلبی و تفرعن به چه منجلابی میکشاند معممین درباری را در توجیه جنایات امیرالمومنین یزید.

هسته راه سبز امید بر این باور است که در این مرز روشن حق از باطل، اگر بود دیده حق جویی که تا به حال در تعیین سمت و سوی خود از میان سیاه و سفید، شر و خیر، ناراست وراست تردیدی به دل داشت، عاشورای حسینی 1388 پایانی بود بر همه آن تردیدها برای تعیین جای خود در یکی از دو سوی تاریخ. چون نیک بنگری چه طنز تلخی است حکایت روحانیون دولتی که از ورود زنان به ورزشگاه، پوشش بانوان، کسب مسئولیتهای اجرایی توسط زنان، آرایش موی جوانان فریادوااسلاما سر میدهند و وقتی دختر و پسر ایرانی را در بازداشتگاههای نظام اسلامی مورد تجاوز قرار میدهند و در عاشورای حسینی خون عزادار حسین را بر زمین میریزند، از ترس کم شدن الطفاتات خزانه امیرشان یزید سکوت میکنند. این چه عالم دینی است که رسالت دین را به حد احکام جنسی، جنسیتی و طهارت تنزل میدهد و عاشورای حسینی را به ولیمه های هیئتها و وجوهات منبرها مغتنم میشمارد. چه کمند طالقانی ها، منتظری ها، صانعی ها،و طاهری ها که جا پای پیشوایشان حسین ابن علی (ع) بگذارند و با نه گفتن به حاکمیت ظلم، بزرگترین مکارم اخلاقی که همانا درس آزادگی و آزاد زیستن است را در لباس دین به جوانان این مرز و بوم آموزش دهند. هسته راه سبز امید به عنوان بخشی از جنبش سبز ایران از جامعه روحانیت میخواهد که سکوت را بشکند و با همراهی در فرآیند مبارزه با استبداد دینی، چهره دین رحمانی و انسان محور را به نسل جوان جامعه ایرانی باز شناسایی نماید و زخمهای ناشی از استبداد دینی که بر پیکره دینداری وارد شده است را تا حد امکان ترمیم نماید. در این بین همراهی روحانیت دین مدار با جنبش سبز، و تحلیل های عالمانه انان از واقعیت های موجود سلاح تزویر و ریای حاکمیت را بیش از پیش ازرونق انداخته و آنان را خلع سلاح مینماید.

ابزارهای استمرار حاکمیت استبداد چیزی نیست جز همان سه ابزار شناخته شده زر، زور و تزویر:

حاکمیت همانند هر حکومت استبدادی همواره از اهرم تزویر به منظور اغوای جامعه استفاده میکند. صدا و سیمای کودتا و سایرروش های سانسور بازوی دیگر استفاده از اهرم تزویر حاکمیت استبدادهستند. اگر چه انحصار رسانه های تصویری و حق کنترل بر رسانه های نوشتاری امکان عرضه ایده های جنبش سبز را در دید عمومی جامعه سلب کرده است، اما ابتکار استفاده از شبکه های اجتماعی در میان خانواده ها، دوستان و همکاران و بویژه با بهره گیری از پتانسیلهای شبکه های الکترونیکی شاید تا حدود زیادی بتواند این بازوی استبداد را فلج نماید.بدیهی است هسته راه سبز امید وزارت بهداشت، تنها گروه انسجام یافته برای مبارزه با حاکمیت استبداد نیست و هستند شبکه های اجتماعی دیگری که به روشهای متفاوتی سعی در برقراری ارتباط با همکاران را دارند مسلما اگر شبکه های اجتماعی بیش از این تشکل یابند و بتوانند با استفاده از شیوه هایی امن همدیگر را بیابند و یک شبکه عظیم ارتباطی ایجاد نمایند، در زمانی کمتر از آن چه که بتوان فکر آنرا کرد، اخبار و اندیشه های جنبش سبز در میان آحاد جامعه منتشر خواهد شد و بازوی رسانه ای حاکمیت استبداد را به زانو در خواهد آورد. لذا از همینجا همه اساتید، دانشجویان و سایر همکاران را به ایجاد شبکه های اجتماعی کوچک دعوت مینمائیم تا در وقت مقتضی این قطره های جنبش به هم پیوسته و بتوانیم دریای سبز مان را در کرانه آزادی به تماشا بنشینیم.

اهرمزر دیگرابزار بقای حاکمیت استبداد را تشکیل میدهد. اگر تصمیمات بلیهانه دولت نهم در حوزه سیاست خارجی منجر به حمله بیگانه به کشور نگردید، تنها به برکت حاتم بخشی از سهم ایران درمنابع دریای خزر و قراردادهای میلیاردی خرید تجهیزات نظامی با کشورهای چین و روسیه بود. اگر تورم ناشی از تصمیمات غیر عقلانی آن کذاب بی ادب هنوز منجر به سقوط اقتصادی کشور نشده است تنها به واسطه جاروب کردن خزانه و صندق ذخیره ارزی و افزایش سهم واردات برای کنترل قیمت در داخل کشور است (که خود در دراز مدت صنایع داخلی را فلج و نرخ بیکاری و فقر را بیشتر میگرداند). اگر عاملان ستم تحت عنوان بسیجی و لباس شخصی جوانان ما را با سرب داغ هدف قرار میدهند همه نه از سر درد دین است که دغدغه قطع شدن مواجب مزدوری مهمترین انگیزه قاتلان و جلادان است. هسته راه سبز امید بر این باور است که ضربه نهایی با شروع دوره اعتصابات عمومی بر پیکره استبداد وارد آمده و ضعف حاکمیت از تامین هزینه های مزدوری، عاملان ستم را از دور خدایگانان پراکنده خواهد ساخت. همچنین هسته راه سبز امید معتقد است که هماهنگی دانشجویان دانشگاههای علوم پزشکی با دانشجویان سایر دانشگاهها در زمینه طرح و برنامه ریزی برای تحصن های دانشجویی می تواند یکی از راهکارهای موثر جنبش دانشجویی برای آغاز اعتصابات عمومی در کشور باشد.

بازوی دیگر از اختاپوس استبداد، اهرم زور واستفاده از نیروهای نظامی و انتظامی است. نیک می دانیم که بدنه اصلی سپاه و ارتش و نیروی انتظامی به گواه آراء شمارده شده از صندق های منازل مسکونی نظامیان با رای ملت همراهی دارد، ولی در یک نگاه سطحی ممکن است به نظر رسد سلسله مراتب نظامی و جو حاکم بر امرای سازمانهای نظامی تبعیت از دستور را ناگزیر می نمایاند؛ اما واقعیت این است که تبعیت از دستور زمانی که فرمان هدف قرار گرفتن سینه آزاد مردان و آزاد زنان این سرزمین است از هیچ صاحب وجدانی پذیرفتنی نیست و عذر سلسله مراتب نظامی، عاملان را در دادگاه وجدان عمومی ملت تبرئه نمیگرداند. هسته راه سبز امید همراهی جامعه نظامی کشور را با جنبش سبز خواهان است .و از آنانی که در لحظات خطیر همواره حافظ جان و مال و ناموس ملت بوده و برای پاسداری از آن سوگند یاد کرده است میخواهد که سوگند به جای آورند تا قبل از آنکه جنون حاکم، کشور را به ورطه جنگ داخلی و تجزیه برساند از خود نام نیکی بر جای گذارد و فردایی نوید بخش را به فرزندان این سرزمین هدیه نماید.

از سویی دیگر فریاد های شبانه ملت سبز ایران و حضور عاری از هر گونه خشونت در مراسمات و مناسبات ملی و مذهبی در تمامی شهرهای ایران زمین علی رغم همه تهدیدات و فشارها ، راه دیگری است که عاملان جاهل و جلاد را از درون خالی میگرداند و به تسلیم در برابر اراده فولادین ملتی وا میدارد که ترانه آزادی را ترنم کرده است. که همه بر این باوریم که براستی که خانه عنکبوت سخت سست بنیاد است.

هسته راه سبز امید از همه همکاران، دانشجویان، و اساتید دانشگاه های علوم پزشکی دعوت مینماید تا در اجرایی کردن استراتژی های مقابله با بازوهای اختاپوس استبداد همت به اقدام نمایند و باور داشته باشند که ما پیروز خواهیم شد روزی.

هسته راه سبز امید در وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی و دانشگاههای علوم پزشکی کشور